بغض را نمی شود خورد، نمی شود نوشید، نمی شود حتی بالا آورد، نمی شود دستت را ببری توی گلویت و بکشیش بیرون.
بغض را فقط می توانی نَفَس بکشی، یک نفس عمیق که برود تا عمق وجودت و پُر کند تمام جانت را تا تو بمانی و وجودی که فقط بغض است و حسرت.
+گلایه نمی کنم هیهات! که عذابِ فراقت حتی چونان دستِ نوازش است بر سرِ دلِ یتیم مانده ام.
+مصرعی از شکنجه واره نجمه زارع
درباره این سایت